loading...
حرفای منوبشنو
شکوفه بازدید : 11 دوشنبه 27 آذر 1391 نظرات (0)

تولللللللللللللللللللللللللللللللللد

                              توللللللللللللللللللللللللللللللللد

تولدششش مبارک

تولد اولین برف زمستونی مباررررررررککککککککککککککک

                            هووووووووووووووووووووووررررررررررررررررررراااااااااااااااااااااا

امروز صب که ازخواب بیدارشدم در حیاط وکه باز کردم !!!!!!!!!!!!!!!

دیدم که بعععععععععععععععععععععععله برف اومده ه ه ه تا کمر

خیلی خوشحالیدم آخه من برف و خیلی دوس داررررم

خیییییییییییییلللللللی دوس دارم"""""

عزیزم هنوز خوابه خوابه خوابه

دیشب بهم زنگید ولی چون کنار بابا جون ومامان جونم بودم نتونستم جواب بدم

وای که چقدر دلم براش تنگ شده

الان هم ازپشت پنجره برف میباره وهمه جا رو سفید سفیدکرده

واقعن چقدر بارش برف چچچچققققققد جالب ودیدنیییه

خداجونم خیلی دوست دارم فقط ازت میخوام کمکم کنی وکمکم کنی وتنهام نذاری"

                      "هیچ وقت"............

rainbow_lady

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    بدوبیاتو

    دختری عاشق پسری بسیار زشت شد آنچنانکه قصد کرد با وی ازدواج کند!
    پس خانواده دختر وی را برحذر داشتند از این ازدواج اما دختر به سبک آلن دلن گفت : من انتخابم را کرده ام !
    پس آن دو با هم ازدواج کردند اما چند وقتی نگذشت که دختر از کرده خویش پشیمان شد ! و روزی به پسر گفت : 
    ببین ! من از ازدواج با تو پشیمان شده ام و دیگر تحمل زندگی با تو را ندارم ! پس مرا طلاق بده تا به سر خانه و زندگی خود بروم .
    پسر گفت : آن زمان که خانواده ات می گفتند با من ازدواج نکن چرا گوش نمی کردی ؟
    دختر گفت : آن زمان گوشهایم کر بود و آن نصیحتها را نمی شنیدم .
    پسر گفت : حال نیز کور شو و این قیاقه را نبین که طلاق برای تو سودی ندارد !

    آمار سایت
  • کل مطالب : 29
  • کل نظرات : 10
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 5
  • آی پی دیروز : 11
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 36
  • بازدید سال : 42
  • بازدید کلی : 1,499